دریای جنوب قسمت دوم
چرتکه
02 کاربر❇️ در فیلم قبل صحبت کردیم که بودجه چیست و کسریبودجه چطور ایجاد میشود حال بیایید نگاهی به سیر تاریخی کسری بودجه در اقتصاد ایران بیندازیم کسری بودجه برای حکمرانی در ایران حکم نمک نان را داشته و از زمانی که این امکان برای دولت فراهم شده، تقریبا همیشه کسری بودجه داشتهایم ✴️دولت هر چهقدر هم که سنبهی پر زوری داشته باشد، باز هم نمیتواند از زیر بار بعضی مخارج شانه خالی کند یعنی فارغ از اینکه چقدر پول دارد و از کجا در میآورد، حقوق سربازان، کارمندان، پیمانکاران و اینطور مخارج را باید پرداخت کند؛ دولتی که در پرداخت مخارجش ناکام بماند خیلی زود جای خودش را به دولت یا حتی حکومت بعدی خواهد داد تا پیش از کشف نفت عمدهترین درآمد کشور مالیات خراج و گمرکات بود که آن هم سقف مشخصی داشت، چون فشار آوردن بیش از حد بر مردم برای گرفتن مالیات عاقبتش فارسی سخت است بنابراین دولتها معمولاً پول کم میآوردند و این کسری را باید از جایی تامین میکردند ناصرالدین شاه مرحوم علاوه بر کباب کوبیده و قلیانهای ناصری، میراث دیگری هم برای ایران گذاشت که این مورد بیشتر کام اتباع خارجی را شیرین میکرد از زمان قاجارها و تا مدتها بعد از آن، کسری بودجه به شکل قراردادهای مشهور کتاب تاریخ و وامهای کلان خارجی خودش را نشان میداد امکان استقراض از خارج، این موقعیت را برای دولت فراهم میکرد تا به جای محدود شدن به توان قرضدهی بازاریان، ملّاکان، تجار و خوانین و چانهزنی با آنها، به راحتی از منابع خارج از کشور استفاده کند اما خارجیها هم این پولها را راحت در اختیار دولت قرار نمیدادند و در ازای آن امتیازات فراوانی میگرفتند مسألهی استقراض دولت به حدی جدّی بود که در سال اول امضای مشروطه، مجلسیها و بازاریها تلاش کردند بانکی تاسیس کرده و به دولت قرض دهند، و البته به سرانجام نرسید لازمهی کار این بود که بودجه زیر نظر مجلس تدوین شده و خرج و برج دربار کم شود، که مطلوب نظر همایونی نبود داستان کسری بودجه به شکل امروزی از دهه 40 آغاز شد دولت در واقع شاه علاقهی زیادی به صنعتی شدن سریع کشور داشت، اما آنقدر صبور نبود که منتظر بخش خصوصی بماند؛ خودش دست به کار شد و کارخانههای بزرگی مثل ذوب آهن اصفهان را احداث کرد پیچ به پیچ از شوروی خرید آن زمان منابع نفتی هنوز تبدیل به منبع درآمد لایزالی که امروزه میشناسیم نشده بود و پول این طرحهای عظیم بعضاً با استقراض از بانک مرکزی تأمین میشد چون در دهه 40 رشد اقتصادی بالا بود این استقراضها اثر تورمی زیادی نداشت؛ اما بذر شومی که کاشته شد به مرور تبدیل به درخت تنومندی گردید که ثمرهی آن چیزی جز تورم نبود رشد اقتصادی بالای دهه 40 از شرایط بکر اقتصاد ایران، دخالت محدود دولت در اقتصاد و تیم اقتصادی باسواد دولت ناشی میشد با ورود به دههی 50 شرایط عوض شد اگر قبلا درآمدهای نفتی فقط کفاف سرمایهگذاریهای دولت را میداد، حالا آنقدر پول زیاد بود که دولت میتوانست خیلی کارها بکند، مثلا اضافه کردن مخارج جاری حقوق کارمندها، استخدامهای دولتی و در یک بودجه سالم مخارج جاری باید از مالیات تامین شود اگر مخارج بیشتر از مالیات باشد اصطلاحا کسری عملیاتی داریم تا وقتی درآمد نفتی داریم، این کسری از آنجا تامین میشود مشکل از جایی شروع میشود که پول نفت افاقه نمیکند ⚫️در اواخر دهه 50 قیمت نفت پایین آمد، انقلاب شد، تولید نفت را کم کردیم، جنگ هم شروع شد همهی این اتفاقات باعث شد درآمد نفتی آب برود و کسری عملیاتی برای دولتها دردسر ایجاد کند از طرفی رکود، انقلاب و جنگ صنایع را ضعیف کرده بود، این یعنی مالیات کمتر از طرف دیگر نمیشد مخارج حقوق کارمند و هزینههای جنگ و را کاهش داد درآمد نفت هم که کم بود، بنابراین دولتها برای جبران این کسری دست در جیب خیلیها کردند بانک مرکزی از همه راحتتر بود، سازمان تامین اجتماعی و صندوقهای بازنشستگی هم که آن زمان جیب پر پولی داشتند مجبور شدند به دولت قرض دهند ⚠️در متن بعدی سیر کسریبودجه در دوران پس از جنگ را بیان خواهیم کرد با ما تا رسیدن به سرانجام بودجه دولت همراه باشید
دیگر ویدیو و موزیک های : چرتکه