ای سفیر عشق

تعداد بازدید
05
جمعه 12 دی 1399
کاربر 5190

کاربر 5190

01 کاربر

ای سفیر عشق از تو شعر سرخی مانده بر لب با تو برگشتم به خورشید ای به من برگشته از شب گرچه این پروانه سوزان پیله ی اندوهمان کرد بارش سنگ ای برادر رفته رفته کوهمان کرد الوند تا به اروند ماییم و بغض در بند در اوج هم صدایی با خون دشنه بنویس بر خاک تشنه بنویس یا مرگ یا رهایی من و تو پس از این غروب فاجعه دوباره میرسیم به روز واقعه نترس از شکستن نترس از سایه ها که شام غریبان نمیماند به جا ای سفیر عشق از تو شعر سرخی مانده بر لب با تو برگشتم به خورشید ای به من برگشته از شب گرچه این پروانه سوزان پیله ی اندوهمان کرد بارش سنگ ای برادر رفته رفته کوهمان کرد الوند تا به اروند ماییم و بغض در بند در اوج هم صدایی با خون دشنه بنویس بر خاک تشنه بنویس یا مرگ یا رهایی

دیگر ویدیو و موزیک های : کاربر 5190