مدرسه مکالمه

آموزش انگلیسی با سلنا گومز

Hey RealLifers Do you love Selena Gomez? She has really amazing songs that are great for learning English like this one
سلام Real Lifers آیا شما سلنا گومز را دوست دارید؟ او آهنگ های بسیار شگفت انگیزی دارد که برای یادگیری زبان انگلیسی بسیار عالی هستند ، مانند این آهنگ
Take you like a shot
like a shot
بیدرنگ ،بى تامل
take a shot at
اصطلاح
1- شلیک کردن، با گلوله زدن، تیر زدن
He took a shot at deer
او به گوزن شلیک کرد
2- زدن، تلاش برای زدن به کسی یا چیزی
Mike took a shot at the window with a snowball and ran away
مایک با یک گلوله برفی به پنجره زد و فرار کرد
3- تلاش برای انجام موفقیت آمیز یک کاری، یک چیز یا کار سختی را امتحان کردن، خودمانی، برای انجامش یه نگاه بهش انداختن و شانس مون رو امتحان کردن
Take a shot at the math problem
یک تلاشی برای حل مسأله ریاضی بکن برای حل مسأله ریاضی، یک امتحانی بکن یه نگاه بهش بنداز
Iʤve never changed a tire before but Iʤll take a shot at it
من تا بحال هرگز تایری را عوض نکرده ام اما شانسمو امتحان میکنم تلاشم را خواهم کرد
4- سرزنش کردن، انتقاد شدید کردن، تیکه انداختن، زخم زبون یا نیش زبان زدن به کسی
I feel like youʤve been taking shots at me all day—whatʤs your problem?
من احساس می کنم کل روز رو داری بهم تیکه میندازی مشکلت چیه؟
5- در ورزش ها شوت زدن، توپ را شوت کردن البته بدون at، چون با at کمی معنی فرق میکند و مشابه با تعاریف 1 و 2 خواهد شد
He took a shot and scored
او توپ رو شوت کرد و گل کرد
6- take a shot of
یک عکسی گرفتن از،
Take a shot of this beautiful view
از این منظره زیبا یک عکس بگیر
فعل
to water down
ˈwɔtər daʊn
فعل گذرا
گذشته watered down گذشته watered down گذشته کامل watered down
صرف فعل
1 کوتاه کردن ضعیف کردن، ساده کردن
مترادف و متضاد
change dilute make weaker
1Professor Jones sometimes waters down his lectures so that people can understand them better
1 استاد جونز برخی اوقات سخنرانی هایش را کوتاه می کند تا مردم بتوانند بهتر متوجه شوند
فعل
to build up
bɪld ʌp
فعل گذرا
گذشته built up گذشته built up گذشته کامل built up
صرف فعل
1 تقویت کردن بهتر کردن
1She exercises daily to build up her strength
1 او روزانه ورزش می‌کند تا توان بدنی‌اش را تقویت کند
2 زیاد شدن انباشته شدن، تراکم یافتن
1If you don’t express your feelings frustration and anger can build up
1 اگر احساساتت را ابراز نکنی، اضطراب و عصبانیت ممکن است انباشته شود