آموزش انگلیسی با سلنا گومز

تعداد بازدید
119
سه شنبه 07 اردیبهشت 1400
مدرسه مکالمه

مدرسه مکالمه

89 کاربر

Hey RealLifers Do you love Selena Gomez? She has really amazing songs that are great for learning English like this one سلام Real Lifers آیا شما سلنا گومز را دوست دارید؟ او آهنگ های بسیار شگفت انگیزی دارد که برای یادگیری زبان انگلیسی بسیار عالی هستند ، مانند این آهنگ Take you like a shot like a shot بیدرنگ ،بى تامل take a shot at اصطلاح 1- شلیک کردن، با گلوله زدن، تیر زدن He took a shot at deer او به گوزن شلیک کرد 2- زدن، تلاش برای زدن به کسی یا چیزی Mike took a shot at the window with a snowball and ran away مایک با یک گلوله برفی به پنجره زد و فرار کرد 3- تلاش برای انجام موفقیت آمیز یک کاری، یک چیز یا کار سختی را امتحان کردن، خودمانی، برای انجامش یه نگاه بهش انداختن و شانس مون رو امتحان کردن Take a shot at the math problem یک تلاشی برای حل مسأله ریاضی بکن برای حل مسأله ریاضی، یک امتحانی بکن یه نگاه بهش بنداز I ve never changed a tire before but I ll take a shot at it من تا بحال هرگز تایری را عوض نکرده ام اما شانسمو امتحان میکنم تلاشم را خواهم کرد 4- سرزنش کردن، انتقاد شدید کردن، تیکه انداختن، زخم زبون یا نیش زبان زدن به کسی I feel like you ve been taking shots at me all day—what s your problem? من احساس می کنم کل روز رو داری بهم تیکه میندازی مشکلت چیه؟ 5- در ورزش ها شوت زدن، توپ را شوت کردن البته بدون at، چون با at کمی معنی فرق میکند و مشابه با تعاریف 1 و 2 خواهد شد He took a shot and scored او توپ رو شوت کرد و گل کرد 6- take a shot of یک عکسی گرفتن از، Take a shot of this beautiful view از این منظره زیبا یک عکس بگیر فعل to water down ˈwɔtər daʊn فعل گذرا گذشته watered down گذشته watered down گذشته کامل watered down صرف فعل 1 کوتاه کردن ضعیف کردن، ساده کردن مترادف و متضاد change dilute make weaker 1 Professor Jones sometimes waters down his lectures so that people can understand them better 1 استاد جونز برخی اوقات سخنرانی هایش را کوتاه می کند تا مردم بتوانند بهتر متوجه شوند فعل to build up bɪld ʌp فعل گذرا گذشته built up گذشته built up گذشته کامل built up صرف فعل 1 تقویت کردن بهتر کردن 1 She exercises daily to build up her strength 1 او روزانه ورزش می‌کند تا توان بدنی‌اش را تقویت کند 2 زیاد شدن انباشته شدن، تراکم یافتن 1 If you don’t express your feelings frustration and anger can build up 1 اگر احساساتت را ابراز نکنی، اضطراب و عصبانیت ممکن است انباشته شود

دیگر ویدیو و موزیک های : مدرسه مکالمه