astro 4

علاوه بر این، همانطور که مدارهای سیاره از غرب به شرق می چرخند، زودیاک روزانه به معنای مخالف به دور زمین می چرخد از نقطه ای معین در سطح زمین، این حرکت دوم - اگر دایره البروج یک دایره قابل مشاهده بود - به صورت متوالی از نشانه ها ظاهر می شد که یکی پس از دیگری در بالای افق شرقی بالا می روند اخترشناسان آن را که لحظه‌ای در صعود قرار می‌گیرد، مقام اول، کسی که از آن پیروی می‌کند، رتبه دوم می‌دانند، و به همین ترتیب، جایگاهی که بلافاصله قبل از صعود قیام کرده، رتبه دوازدهم است در تبارشناسی هر مکان در اینdōdecatropos جنبه ای از زندگی بومی را تعیین می کند کسی که تحت علامت خاصی متولد شده است در سایر اشکال طالع بینی، مکان جنبه مناسبی از دنیای زیر قمری را تعیین می کند پس اخترشناسان الفطالع بینی با تعیین ابتدا برای لحظه و محل معین، مرزهای 12 مکان و طول و عرض جغرافیایی هفت سیاره آنها این فال را با بررسی روابط هندسی پیچیده نشانه ها و اجزای آنها و سیارات با قدرت های محاسبه شده متفاوت با مکان ها و یکدیگر و با مرتبط کردن هر عنصر در فال فهرست تناظرهای زیر قمری آن می خوانند هر نمودار طالع بینی، البته، تعداد زیادی از پیش بینی ها را به همراه خواهد داشت، از جمله بسیاری از آنها که متناقض یا اسراف کننده هستند بنابراین، اخترشناسان باید بر دانش خود از پیشینه اجتماعی، قومی، و اقتصادی مشتری و تجربیات خود تکیه کنند تا آنها را در اجتناب از خطا و دستیابی به اعتبار راهنمایی کنند از حدود 100 سال قبل از میلاد مسیح ، روش فوق روش اساسی طالع بینی بوده است، اگرچه اصلاحات مختلف و وسایل اضافی گهگاه معرفی شده اند، از جمله موارد مرتبط باسنت هرمسی ازهرمس تریسمگیستوس و با دوروتئوس صیدون، شاعر نجومی تأثیرگذار ربع سوم قرن اول پس از میلاد یکی سیستم ازلات ها، که نقاط تأثیرگذار هستند به همان اندازه که دو سیاره از یکدیگر فاصله دارند یک دوم استprorogator، نقطه‌ای در دایره البروج که با سرعت یک درجه صعود مایل در سال به سمت نزول یا صعود، طول عمر شخص را تعیین می‌کند روش دیگر طالع بینی پیوسته است که بر اساس آن نمودارهای سالگرد با ولادت پایه مقایسه می شوند تا قرائت سالانه ارائه شود و سرانجام، دوره های معینی از حیات به ترتیبی ثابت به سیارات حاکم بر آنها تقسیم می شود این فرمانداران دوره نیز به نوبه خود با دادن دوره های فرعی به سیارات، اختیارات خود را با دیگر سیارات تقسیم می کنند طالع بینی پس از دوره هلنیستی در هند طالع بینی یونانی در قرن دوم و سوم پس از میلاد با استفاده از چندین ترجمه سانسکریت به هند منتقل شد که یکی از معروف ترین آنها ترجمه ای است که در سال 149 150 توسط یاوانشوارا ساخته شده و به عنوان ترجمه شده است Yavanajataka توسط Sphujidhvaja در آگهی 269 270 بنابراین، تکنیک های طالع بینی هندی به طرز شگفت انگیزی مشابه تکنیک های همتای هلنیستی آن نیست اما این تکنیک‌ها بدون زیربنای فلسفی خود که سرخپوستان جایگزین وحی الهی شدند منتقل شدند و هندی‌ها پیش‌بینی‌هایی را که در ابتدا در نظر گرفته شده بود در جامعه یونانی و رومی اعمال شود، تغییر دادند تا برای آنها معنادار باشد آنها به طور خاص، سیستم کاست ، دکترین متمپسیکوزیس انتقال ارواح ، نظریه هندی پنج عنصر زمین، آب، هوا، آتش و فضا و نظام های ارزشی هند را در نظر گرفتند هندی‌ها نیز مفید یافتند که روش‌شناسی پیچیده‌تر طالع‌بینی هلنیستی را بیشتر توضیح دهند آنها به عنوان عناصر مهم ناکشاترا یاعمارت های قمری ، یک سیستم استادانه از سه دسته یوگا یا ترکیبات سیاره ای ، ده ها گونه مختلف داشا دوره های سیارات و آنتارداشا زیر دوره ها ، و یک نظریه پیچیده از اشتاکاوارگا بر اساس طالع بینی پیوسته تعداد زیربخش‌های نشانه‌های زودیاک با افزودن hora s هر کدام 15 درجه ، saptamsha s هر کدام 4 2 7 درجه ، و navamsha s هر 3 درجه 20 دقیقه افزایش یافت تعداد سیارات با افزودن گره های ماه نقاط تلاقی مدار ماه با دایره البروج و یک سری آپاگراها افزایش یافت s یا سیارات خیالی با این حال، چندین عنصر از طالع بینی هلنیستی و شاخه ساسانی آن نگاه کنید به زیر ، - از جمله قرعه، ناظر، ارباب سال، سه گانه ها و تاریخ نجومی - تنها در قرن سیزدهم از طریق متون تاجیکا به هند معرفی شدند علاوه بر تبارشناسی، سرخپوستان به ویژه طالع بینی نظامی و شکلی از طالع بینی کاتاریک به نام muhurta-shastra و تا حدی کمتر ریاضیات و طالع بینی پرسشی را پرورش دادند که درایران ساسانی اندکی پس از اردشیر اول که امپراتوری ساسانی را در سال 226 پس از میلاد تأسیس کرد ، انتقال قابل توجهی از طالع بینی یونانی و هندی بهایران برگزار شد وجود داشتترجمه پهلوی زبان ایرانی از دوروتئوس صیدون، وتیوس والنس، هرمس و یک هندی به نام در منابع عربی فارماسپ از آنجایی که نسخه‌های اصلی پهلوی همگی گم شده‌اند، این ترجمه‌ها تنها دانش علم ساسانی را ارائه می‌کنند تبارشناسی در ایران اساساً تقلیدی از هلنیستی البته بدون هیچ گونه فلسفه بود که برخی از ویژگی‌های هندی مانند نومشاها و تفسیر شیعیان از تصاویر خدایان یونانی-مصری دکان به آن پیوند زده شده بود تاثیرگذارترین و مشخص ترین نوآوریاز طالع بینان ساسانی، توسعه نظریه تاریخ طالع بینی بود - یعنی نوشتن تاریخ، اعم از گذشته و آینده، بر اساس امتداد فنون نافذ، ارباب سال، دوره های سیاره ای، و طالع بینی پیوسته به کار رفته در تبارشناسی هلنیستی این امر در پیوند با هزاره گرایی زرتشتی تقسیم مدت زمان محدود خلقت مادی به 12 هزاره انجام شد که دراسلام طالع بینی در قرن هشتم و نهم در سه جریان همزمان هلنیستی، هندی و ساسانی وارد تمدن اسلامی شد ترجمه‌های عربی از یونانی و سریانی بیانگر علم هلنیستی، از سانسکریت نسخه هندی، و از پهلوی ترکیب ساسانی این دو بود از طریق کار ازابومعشر در قرن نهم، طالع بینی اسلامی اقتباس حرانی از تعریف نوافلاطونی از شیوه تأثیرات اختری بر حسب فیزیک ارسطویی را به این تأثیرات افزود ابومعشر تاریخ نجوم ساسانی را بیشتر توضیح داد و تعداد اقلامی را که یک منجم باید در نظر می گرفت بسیار گسترش داد توجه بسیاری از سوی مسلمانان به طالع بینی غافلگیرانه و پرسشگرانه معطوف شد، اما پس از حمله مغولان در قرن سیزدهم، پس از حمله مغولان در قرن سیزدهم، پس از حمله متکلمان به دلیل انکار مداخله الهی در جهان و اختیار انسان، توجه زیادی از سوی مسلمانان صورت گرفت اگرچه نه قبل از گسترش نفوذ آن در هند، غرب لاتین، و بیزانس که دربیزانس در طول آخرین خیزش بت پرستی در قرن های پنجم و ششم پس از میلاد ، بیزانس امپراتوری روم شرقی دارای انبوهی از ستاره شناسان بود هفاستیون، یولیان لائودیسه، پروکلس ، رتوریوس و جان لیدوس اگرچه آثار آن‌ها مجموعه‌های منحصربه‌فردی هستند ، اما همچنان منابع اصلی برای درک طالع‌بینی هلنیستی پیشین هستند با این حال، در پایان قرن ششم، افول عمومی روشنفکر امپراتوری بیزانسزندگی و مخالفت شدید کلیسا عملاً طالع بینی را محو کرده بود، اگرچه برخی از شیوه های خواندن فال آسمانی در بیزانس مانند اروپای غربی باقی ماند این علم تنها در اواخر قرن هشتم و قرن نهم تحت تأثیر ترجمه هایی از سریانی و عربی احیا شد دوره حدود 800 تا 1200 مناسب ترین دوره برای طالع بینی بیزانسی بود، اگرچه اساساً چیزی به نظریه ها یا تکنیک های طالع بینی اضافه نشد این دوره تنها با آخرین شکوفایی طالع بینی در اواخر قرن چهاردهم رقابت داشت، زمانی که جان آبرامیوس و شاگردانش رساله های طالع بینی قدیمی تر را به یونانی تجدید نظر کردند تا متون مبتذل را در اختیار دوره رنسانس قرار دهند