ساز و آوازی دلنشین به همراه تصنیف رنج هستی از عندلیب نغمه پرداز

تعداد بازدید
10
سه شنبه 07 اردیبهشت 1400
کاربر 4390

کاربر 4390

83 کاربر

خواننده زنده یاد استاد محمود محمودی خوانساری نوازنده ویولن زنده یاد استاد اسدلله ملک نوازنده تار زنده یاد استاد فرهنگ شریف اشعار وحشی بافقی - زنده یاد مهرداد اوستا شاعر تصنیف زنده یاد معینی کرمانشاهی آهنگ ابوعطا چه شب ست یارب امشب که ز پی سحر ندارد من و این همه دعاها که یکی اثر ندارد غلط است اینکه گویند به دل ره ست دل را دل من ز غصه خون شد دل او خبر ندارد وحشی بافقی از غم شیرین یکی ساده نهاد بی خبر فرهاد را اندرز داد که که به خود جور و ستم چندین مکن جان شیرین بر سر شیرین مکن گفت فرهادش که پند ای چاره جوی وه چه شیرین می دهی شیرین بگوی مهرداد اوستا همه زهر خورده پیکان خورم و رطب شمارم چه کنم که نخل حرمان به از این ثمر ندارد وحشی بافقی تصنیف رنج هستی یادم کن شب ها که با او همپا رنج هستی را بیان می کردم شکایت ها از جفا می کردم کو هم نفسی که خبر شود از غم جانم بی او سخنی نبود به خدا به زبانم شاید که دگر شمع بزم دیگران شد خدا نکرده آنگه چون من گلبرگی را پرپر می کردی یادم کن در بزم یاران گاهی دلدار ما نشوی نشوی یارا غم خوار ما نشوی نشوی یارا چه با من کردی خدا می داند شعر زنده یاد معینی کرمانشاهی آهنگساز زنده یاد استاد اسدالله ملک

دیگر ویدیو و موزیک های : کاربر 4390