سینما اینما

شهرزاد فصل اول قسمت 2

شهرزاد دانشجوی پزشکی و فرهاد دانشجوی ادبیات و روزنامه نگار عاشق هم هستند و میخواهند با هم ازدواج کنندداستان در سال 1332 و زمامداری دکتر مصدق اتفاق میفتدپدران این دو از افراد گوش به فرمان شخصی متنفذ به اسم بزرگ آقا هستندتحولات 28 مرداد فرهاد را که روزنامه نگار و از طرفداران پرو پا قرص مصدق است به دلیل اتهام به قتل و توطئه علیه سلطنت به پای چوبه ی دار میکشدولی بزرگ آقا او را نجات میدهدبعد از آن ماجرا که دیگر فرهاد کمی از وحشت زدگی اش کم شده تصمیم میگیرندمراسم بگیرند همه خوشحال اند به جز پدر شهرزاد ک میلی به این دختر بدزبان و مغرور ندارد چون او عاشقش است به خاطر پدر قدرتمندش بزرگ آقا که عمویش میشود سکوت میکند و مجبور میشود بسوزد و بسازدقباد و شیرین بچه دار نمیشوند و دائم بر سر اینکه چه کسی مشکل دارد و بچه دار نمیشود با هم دعوا می کنندبزرگ آقا که دیگر از آنها بسیار خسته شده و احتیاج به وارث دارد تصمیم میگیرد برای دامادش قباد زن بگیرد تا ببیند مشکل از کیست و بعد از خود وارثی داشته باشدیک شب پدر شهرزاد پیش بزرگ آقا و گلایه میکند که دوست ندارد فرهاد با اینکه پسر دوست قدیمی اش است با دخترش ازدواج کند بزرگ آقا شهرزاد را برای قباد خواستگاری میکند وقتی این خبر به گوش شهرزاد میرسد شهرزاد ناراحت میشود و سعی میکند که از انجام این کار امتناع کند ولی پدرش و بزرگ آقا در این تصمیم مصمم هستند و فرهاد نیز از این خبر حالش بد میشود و در پی این است که مانع این اتفاق و ازدواج شود و شهرزاد وفرهاد تصمیم به فرار به سمت شیراز میگیرند ولی اکرم که شاگرد سعیده دوست صمیمی و خیاط شهرزاد است ماجرای فرار فرهاد و شهرزاد را لو میدهد و بزرگ آقا آنان را به تهران برمیگرداند…