یاشار فرهادی

علی عبدالمالکی2تا داداش

✿●✿از قدیم گفتن داداش پشت داداشه
مگه میشه یکیشون باشه یکی دیگه نباشه
✿●✿مگه میشه یکی تشنه بره تنها لب دریا
وقتی میرسی ببینی خون رو ساحله لباشه
✿●✿خیلی سخته داداشت صدات کنه نتونی پاشی
خیلی سخته که ازت چیزی بخواد شرمنده باشی
✿●✿خیلی سخته دیگه جونی به تنت نمونده باشه
داداشت صدات کنه پاشو بریم پاشو داداشی

خیلی سخته ببینی چشم داداشت نمیبینه✿●✿
ببینی حتی نمیتونه روی پاهاش بشینه
خیلی سخته برسی وقتی دیگه دیر شده باشه✿●✿
ببینی یه مشک خالی با دوتا دست رو زمینه
خیلی وقتا دلم از غصه هوای گریه داره✿●✿
مثل عباس که واسه بغض داداشش بی قراره
خیلی وقتا دوست دارم تشنه بمونم خیلی تشنه✿●✿
مثل عباس بشینم دعا کنم بارون بباره