کاربر 9675

میثم ایرانوند

به شرافتم سرت کتک خوردم تو اون روزا
توی چم گلک بودیم کنار آب با بچه ها
پای قلیون هممون گرم یه لوح بازی بودیم
توی کت دستو پامون با بچه ها تنها بودیم
قاصدی خبر رسوند کفترو خواستگار دارن
توی خونه جون به لب مجلس خواستگاری بود
سوار موتور شدوم ما پهن ایرون کمروم
دختر مال مونه اگر نباشه میمیروم
دختره با هرکی ازدواج کنی میکشمش
منم بچه چم گلک نمی ترسم از کشتنش
بگو جمع کنن برن مو حال دعوا نداروم
به خدا با این قمه میزنوم شقش میکنوم
ننه کاری کنم برام کفترومه میبرنش
نمی خوام بمونم من یه عمری توی حصرتش
بگو دستام خالیه ننه دلوم خونه براش
به خدا دوسش داروم آی قربون دوتا چشاش