میتوانم کنار تو باشم و باز بیآواز از راز اینهمه همهمه بگذرم من از پیِ زبان
میتوانم کنار تو باشم و
باز بیآواز از راز اینهمه همهمه بگذرم
من از پیِ زبانِ پوسیدگان نخواهم رفت
تنها منم که در خواب این هم زمستانِ لنگرنشین،
هی بهارْبهار برای باغ،
بابونه آرزو میکنم
حالا همین شوقِ بیقیمت و قاعده
همین حدود رؤیا و رفتنِ از پیِ نور، ما را بس،
تا بر اقلیم شقایق و
خیالِ پروانه پادشاهی کنیم
شعر سیدعلیصالحی
صدای خسروشکیبایی