دریای جنوبقسمت سوم
در دو قسمت قبل با روند کلی تدوین بودجه آشنا شدیم و در مورد قدمت کسریبودجه در ایران صحبت کردیم در این یادداشت به این سوال میپردازیم که دولت در سی سال اخیر چطور کسری بودجه را تامین کردهاست؟
گفتیم بودجه معمولا در همان ابتدای امر ناتراز است و برآوردهایی که از هزینه و درآمد در آن میشود، با خطاهای خواسته و ناخواسته همراه است؛ علاوه بر این، در طول سال هم اتفاقاتی میافتد مثل سیل، زلزله، کاهش قیمت نفت، که دولت برای آنها پیشبینی مناسبی نکردهاست در این شرایط دولت چه کار میکند؟
1️⃣ دولت چون زورش زیاد است، به عنوان یک چاره، پول هر کس را که بتواند، یا نمیدهد یا دیرتر میدهد، مثلا ممکن است پول پیمانکار یک طرح عمرانی را چند ماه یا چند سال بعد بدهد یا پول خرید تضمینی گندم کشاورزان را چند ماه بعد پرداخت کند
2️⃣ یک راه دیگر این است که در عوض پول، کارخانه و شرکتهای دولتی به طلبکارها داده شود یک مثال بارز سازمان تامین اجتماعی است که دولت بخشی از بدهیهای خود به این سازمان را با واگذاری بعضی از شرکتهایش عموماً بنجلها پرداخت کرده است
‼️ اما بعضی هزینهها شوخیبردار نیست؛ مثلا نمیشود حقوق حدود بیش از 6 میلیون نفر کارمند مستقیم دولت را به موقع نداد؛ این کار عاقبت اصلا خوشی ندارد
3️⃣ دولت در این موارد راههای مختلفی دارد قبلترها یکی از راحتترین کارها این بود که دولت دستش را بکند در بانک مرکزی و مستقیما از آن برداشت بکند تا اواخر دههی 70، یک اشاره کافی بود تا بانک مرکزی پول مورد نیاز را در حساب دولت نزد یکی از بانکها واریز کند اما بالاخره در برنامهی سوم توسعه، استقراض دولت از بانک مرکزی ممنوع شد
4️⃣ راه دیگر، استقراض از بانکهاست بانکها به همهی خلقالله وام میدهند، خب دولت هم به عنوان یکی از همین خلق از بانکها وام میگیرد البته دولت مشتری پر زوری است و راههای زیادی برای ترغیب یا ارعاب بانکها دارد؛ حتی از آنجا که تعدادی از بانکها مال خود دولت هستند، بعضی مواقع اصلا بحث تمایل بانک مطرح نیست
⚠️ این کار چند اشکال دارد؛ اول اینکه منابع بانک برای وام دادن به مردم کم میشود دوم اینکه دولت پول زیادی میخواهد و بانکها مجبورند فردای روزی که به دولت وام دادند بروند از بانک مرکزی قرض بگیرند تا امورات جاریشان بگذرد سوم اینکه دولت مشتری خوش حسابی نیست و لزومی ندارد پول بانکها را پس دهد شاید مثل داستان دریایجنوب بعد از 300 سال بدهد این نحوهی تامین کسری بودجه از سال 80 به بعد معمول شد و هنوز هم اتفاق میافتد
5️⃣ روش دیگری که از نیمهی دههی 80 رایج شد فروش داراییها است مثلا شرکتهای دولتی را به بخش خصوصی میفروشد فارغ از مشکلاتی که در خصوصیسازی به وجود میآید مثل فروش غیر اصولی و گسترش رانت، این روش نمیتواند همیشه استفاده شود بالاخره یک روزی شرکتها تمام میشود و گزینهی بعدی فرش زیر پای رئیسجمهور است
✅ راه دیگری که سالمتر است و همهی دولتهای دنیا از آن طریق کسریبودجه خودشان را تامین میکنند، انتشار اوراق است اوراق دولت، برگههایی هستند که روی آنها یک مبلغ اسمی معمولا 100 هزار تومان و یک تاریخ سررسید نوشته شدهاست دولت این اوراق را در بازار به قیمت کمتر از 100 هزار تومان میفروشد و تعهد میدهد که در تاریخ سررسید همان اوراق را به قیمت 100 هزار تومان از مردم بازخرید کند بنابراین وقتی دولت پول لازم دارد میتواند با انتشار اوراق قرض بگیرد؛ خریداران اوراق هم سود میبرند
✳️ این روش چند مزیت دارد اول اینکه همه میدانند دولت چقدر کسری داشته و چطور تامین شده؛ یعنی همه چیز شفاف است؛ دولت هم میداند چقدر بدهی دارد و کی باید تسویه کند؛ پس برنامهریزی راحتتر است دوم اینکه دارندهی اوراق میتواند به راحتی اوراق خود را به پول تبدیل کند سوم اینکه نرخ حاصل از اوراق عادلانه است و چوبی در آستین کسی نمیرود در نهایت اینکه بانک مرکزی هیچ نقشی ندارد و خبری از تورم نیست
این کلمهی آخر خیلی مهم است دیدیم تورم در همهی روشهای تامین کسری بودجه به جز انتشار اوراق بانک مرکزی در یک طرف ماجرا قرار دارد بانک مرکزی مادر تورم است و تورم مادر مشکلات نیم قرن اخیر ایران حالا که جد بزرگ مشکلات یعنی کسری بودجه را پیدا کردیم، در قسمت بعدی به بررسی پیامدهای آن میپردازیم