دکتر صدا

Ehsan Daryadel Tavalod Deli EhsanDaryadel

بازتاب نور آتیشِ روی کبریت، تو چشمامه
وقتی میبینم؛ میسوزونی تو عکسامو
نگو برای من؛ از خودت و دلتنگیت
وقتی قراره تنها بمونم؛ تولدم امسالو…
به درد من نمیخوره؛ دیگه همدردیت
ولی میخوام که جای من؛ تو وا کنی کادوهاموُ…
وقتی جا میمونم از عکس دسته جمعی؛ کنار خودت خالی کنی تو جامو
مث قدیما بیا نازی کن و هی حرف بزن؛ پشت سرمی زنگ بزن
به من مغرور دلتنگ؛ تو بیا سر بزن…
شب تولدمو برام بخند و هی دست بزن دست بزن
دست نزن به حالمو حوصله ندارمو…
ببین چقد پیر شدم نبین تو سن و سالمو…