دختر شاهنامه خوان

در صمیمیت سیال فضا، خش‌خشی می‌شنوی: کودکی می بینی رفته از کاج بلندی بالا جوجه بردارد از لانه نور و از او می پرسی خانه دوست کجاست

دختر شاهنامه خوان

دختر شاهنامه خوان

دختر شاهنامه خوان

دختر شاهنامه خوان